این خستگی های ظاهر گاهی عجب امان آدم را می بُرد،... یا امان الله!.. راست می گفت، زندگی دنیا را سخت گرفته ای پسر! مات ِ کجا و کِی مانده ای؟ برون آ دمی! ... در این بازار مکاره ی دنیا، برای تاب آوردنِ این مدام ِ درد، قدرت تشخیصم را از دست می دهم... دنیایی که برای من ریختن آشغال در خیابان از کسی که پشت شیشه ی ماشینش نوشته السلام علیک یا اباعبدالله همانقدر به تناقض می کشدم و داغانم می کند که اگر شیخی بالای منبر تمام قیام امام حسین را زیر سوال ببرد! و در این میان تکلیف من ؟؟!...
انقلاب ها پدیده هایی هستند که گرچه در کلیت ِ امر روند کاملن مشخص دارند و غالبن تحسین برانگیز، اما در جزییات به تعداد تمام افراد ملت مجهول دارند!... خدا را به خاطر نعمت این انقلاب و امام انقلاب شکر می گویم!.. باب بیست و دوم صحیفه این روزها ... وکان من دعائه علیه السلام عند الشده و الجهد و تعسر الامور...
یکشنبه/15/بهمن ماه/شب
برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
تو هم ای دل زمن گم شو که آن دلدار می آید
نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او
مرا از فرط عشق او ز شادی عار می آید
مسلمانان مسلمانان مسلمانی زسر گیرید
که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید ...
مولانا جلال الدین بلخی